18 ساله بود که به یک رانده در این شرکت فقط به خاطر اینکه همه از دوستان خود را با موفقیت از دست دادن بکارت خود را. بچه ها به اشتراک گذاشتن برداشت خود را در مورد رابطه جنسی از اولین و فروتنی است که باز شده است هیچ چیز را نمی گویند. به زودی دوستان که تبدیل شده به دور از بی حوصلگی از آموخته جلوگیری از تماس و چت چرا که او بیش از حد شبیه به عادات همجنسگرا. یک مرد جوان بود صادقانه گفتن همه چیز را به پدر و مادر او که دائما در حال راه رفتن در اطراف خانه و بدون لباس و بدون تردید در درخواست فرزندان او را جنده قدیمی به پاک کردن حوله به حمام بعد از حمام. پسرش را متقاعد مادر خود را به رابطه جنسی, و او موافقت کرد و به انجام زنای با محارم چرا که بعد از طلاق, مهبل خش غیر قابل تحمل اما وجدان اجازه نمی دهد که زنان را به غریبه ها به صومعه.