یک جوان, منشی, تیفانی, متوقف به بازدید رئیس به انتقال پوشه ها با اسناد مهم است. زن و شوهر, بود, گفتگو, کلمه به کلمه و ورزش را درک نمی کنند و در همه چگونه رئیس شروع به فشار دهید و آن را به دیوار نگه داشتن دست خود را در بین خود عرق-تشنگی. صدای یک مرد سیاه و سفید در حال آرام و عاقلانه صدا مانند یک آهنگ شیرین است که شما می خواهید به شنیدن این موجودات که جوان بدون مبارزه. زشت دختر احمق آن را به طور کامل فراموش کرده است که او تا به حال یک دختر و رئیس خود را دو برابر, او رانده شده توسط میل به آن را سرگرم کننده برای افرادی که برای او کار می کرد چند ماه گذشته است. آقای شاهزاده قرار دادن پا, تکان دادن بر روی زانو های داستانهای سکسی خانه خود را لب های او هستند و چله زمزمه "حرکت نمی کند در حال حاضر شما یک هدیه دریافت کنید تیفانی "و دست خود را آغاز کرد و به سرعت در ارایشگاه در پیراهن خود را که باعث می شود آن را دشوار است به پایین شلوار خود را. پس از چند لحظه زن جوان را دیدم سوسیس پوست است که تزئین شده با رگه های ضخیم در مقابل او پیستون عشق است آن دو برابر از یک دوست از یک دختر که زده شد. رئیس حرکت رو به جلو کمک عروسک باز دهان خود را با فشار قوی انگشتان او استخوان های گونه و او بلعیده مرغ گوشتی آن را با لذت و تقریبا به خفگی تلاش برای سکوت خود در طول سه ده سانتی متر است. به زودی سیاه پوست دیگر به نظر می رسد در افق ...