نادیا و نیکولای برآورده نمی کنند برای حدود سه سال است. و در گذشته بودند ، بله آنچه از شادی و عشق خود را به همسایگان مورد استفاده قرار گیرد به پلیس تماس بگیرید. این زمان نیکلای ملاقات نادیا در خیابان و او را دعوت به نوشیدن چای و صحبت در مورد زندگی است. مکالمه نه چندان طولانی - زن و شوهر را به عقب را در یک زمان طولانی است. یک بوسه پر از شور و شوق انجام کار خود را و در حال حاضر نیکولای گرفته بود خود تی شرت از نادیا ترک او تنها در شلوار. فشار نوک شورتی, نیکلای وارد نادیا با انگشتان دست خود را. نادیا که مشتاقانه می خواهید به نیکولای سرگرم کننده است - آنها انجام یک کار امپراتوری بود که برای یک زمان بسیار طولانی است. نادیا الهی است و سر خود را شسته و رفته با موهای سیاه و سفید نقل مکان کرد به بالا و پایین. در ضمن این جفت ارز است که به تدریج در حال حرکت به حالت افقی. نادیا امید نیکولای آن وارد شده از طرف. نیکلاس فقط جنده قدیمی این اولین و نیاز ...