آبدار, مجارستانی, لیلی عشق زندگی بی سر و سکس در خانه سالمندان صدا به خود تا زمانی که سابق مرد جوانی که رفتن به کشورهای دیگر ظاهر می شود دوباره در افق. داغ, فرفری و او شماره تماس گرفته شده که تا به حال مدت طولانی است که شناخته شده برای آن با امید شنیدن صدای او لذت بخش است. به اندازه کافی عجیب مرد جواب داد: او می دانست که دقیقا همان است که به نام او دلیل خواسته است که رها شده بود چند سال پیش نیست تغییر شماره تلفن خود را. پس از گفتگو های سرگردان التماس به دیدار دوست پسر او را درک می کنیم که لحظه ای از مراسم پس از فروپاشی که مدتها مورد را باید در شکل چای. لیلی عشق او باز می شود, لباس زیر, باز درب های شیشه ای به تراس از دست داده ورودی اجازه دهید در هوای تازه مبهوت از آن خلوص چشمانتان مشابه به خورشید است. بلافاصله در آستانه در ظاهر خوش تیپ در تمام شکوه خود او با پوشیدن یک دست کت و شلوار باریک و مناسب مانند قبل از هرگز به طوری که قلب شروع به ضرب و شتم در سینه او سخت تر است. او شروع به پریدن کرد تا از صندلی شیشه ای در حال اجرا از باسن او به سمت هتل راه می رفت نزدیک تر و بدون پرسیدن سوال احمقانه که نیاز بود به لب خود را به عنوان اگر وجود دارد هرگز یک فروپاشی دردناک. دختر لیلی عشق دوست دارد که با تمام قلب خود را به پسرش دوباره زنده شد احساس پژمرده با تشکر از گلو و ساکشن ماهر هستند که نباید فراموش شود